به گزارش ساناپرس، شاهرخ بیانی ستاره و کاپیتان اسبق استقلال به تازگی مصاحبه‌ای انجام داده و علیه علی پروین و پرسپولیسی‌ها اظهاراتی انجام داده است.
شاهرخ بیانی پس از سال‌ها در خصوص پرسپولیسی شدن خودش گفته است: «پیغامی از علی پروین به دستم رسید. آنها من را به بیابانی بردند و دور زمینی خط کشیدند و رویش با گچ نوشتند زمین شاهرخ بیانی و من ساده‌دل باور کردم که آن زمین متعلق به من است! سیاه شدم و به پرسپولیس رفتم.»
بیانی بعد از یکسال حضور در پرسپولیس به العربی قطر رفت و یک فصل برای این تیم به میدان رفت. بعد از حضور در قطر در حالی که خیلی از طرفداران منتظر بازگشتش به استقلال بودند، دوباره سر از پرسپولیس در آورد. شاهرخ این بار برای پرسپولیس در جام باشگاه‌های آسیا به عنوان یارکمکی به میدان رفت. تصمیمی که باعث شد مواضع تندی علیه بیانی گرفته شود. او در این خصوص هم روایت جالبی دارد: «آن سال وقتی از قطر برگشتم، اصلا قرار نبود به پرسپولیس بروم. محمدحسن انصاری‌فرد و برادرش آن زمان در سازمان تربیت بدنی بودند. در مغازه من آمدند و گفتنند علی پروین را کنار گذاشتیم و احتیاج داریم که به عنوان یار کمکی به پرسپولیس بیایی و برای این تیم در آسیا بازی کنی. من گفتم که دیگر برای پرسپولیس بازی نمی‌کنم. فردای آن روز از حراست سازمان تربیت بدنی، فدراسیون فوتبال و حتی رییس سازمان تربیت بدنی پیغام دادند که این بازی ملی است و شما باید برای پرسپولیس بازی کنی. گفتم می‌خواهم به قطر برگردم چون قرارداد دارم اما مجبورم کردند که برای پرسپولیس بازی کنم.»
او صحبت‌های خود را این طور ادامه داد: «آقایان به من گفتند که بازیکن تیم ملی هستی، کاری نکن از تیم ملی خط بخوری. من هم شرایط خوبی در تیم ملی داشتم و مجبور شدم که برای پرسپولیس در آسیا بازی کنم. من حتی تمرین هم با تیم نکرده بودم، فقط یک جلسه روز آخر به تمرین رفتم. وقتی از مسابقات برگشتیم و علی پروین را در فرودگاه دیدم، مسیرم را کج کردم چون دل خوشی از او نداشتم.»
شاید تصور براین بود که علی پروین جواب شاهرخ بیانی را بدهد اما اسطوره پرسپولیس چنین نکرد.یکی از نزدیکان علی پروین در این رابطه به خبرورزشی گفت: اولا علی آقا مدتی است سکوت اختیار کرده و اصلا دوست ندارد مصاحبه کند! در ثانی پروین از گذشته‌های دور تا امروز عادت ندارد جواب شاگردانش را بدهد و هرگز علیه هیچ یک از بازیکنان قدیمی خودش مصاحبه نکرده است ولو آن که آنها نمک خورده و نمکدان را شکسته‌اند!
