دو مرد جوان که متهم هستند با فروش مشروب به دو دختر نوجوان مرگ آن‌ها را رقم زده‌اند محاکمه می‌شوند.
هشتم آبان‌سال۹۹، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک دختری ۱۲ساله در یکی از بیمارستان‌های شهر باخبر و راهی محل شدند. در بررسی‌ها معلوم شد هلیا بر اثر حالت تهوع شدید به بیمارستان منتقل شده و بر اثر عارضه قلبی فوت کرده‌است. همچنین مشخص شد دوست هلیا که هانیه نام داشت هم در بیمارستان دیگری با همین علائم به کام مرگ رفته‌است.
در تحقیقات بیشتر معلوم شد دو دختر نوجوان بر اثر مصرف مشروب فوت کرده‌اند. بررسی‌های بعدی پلیس نشان داد هلیا بعد از طلاق والدینش همراه مادربزرگش زندگی می‌کرد. زن سالخورده گفت: «روز قبل از حادثه او به جشن تولد دوستش رفت. غروب تماس گرفت و اجازه خواست شب را در خانه دوستش سارا بماند. سارا و خانواده او را می‌شناختم به همین خاطر قبول کردم. فردای آن روز منتظر نوه‌ام بودم، اما سارا تماس گرفت و گفت هلیا حالش بد شده و به بیمارستان رفته‌است که بعداً متوجه شدم فوت شده‌است. در تحقیقات بعدی سارا تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «روز تولدم بود که مادرم من و دوستانم را به جاده چالوس برد. دم دمای غروب از آنجا بر می‌گشتیم که هلیا خواست همراه خاله‌ام هانیه به خانه او برود. او با مادربزرگش تماس گرفت و او هم اجازه داد هلیا شب را در خانه هانیه بماند. فردای آن روز خاله‌ام تماس گرفت و گفت حالشان خوب نیست. من و مادرم به خانه آن‌ها رفتیم و دیدیم هر دوی آن‌ها حالت تهوع شدید دارند. وقتی علت را پرسیدیم متوجه شدیم بر اثر خوردن مشروب حالشان بد شده‌است. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتیم و آن‌ها هر کدام به یک بیمارستان منتقل شدند، اما ساعتی بعد هر دو به فاصله یک ساعت فوت کردند.»
مأموران در روند تحقیقات با بررسی فهرست مکالمات دختر نوجوان دریافتند آن‌ها شب حادثه از دو پسر جوان به نام‌های مهرداد و سامیار مشروب خریداری کرده‌اند.
مهرداد ۲۵ساله بعد از دستگیری با اقرار به فروش مشروب گفت: «آن شب هلیا تماس گرفت و از ما درخواست مشروب کرد. من و دوستم دو شیشه مشروب مقابل منزلشان بردیم و تحویل دادیم. وقتی هلیا را دیدم فکر نمی‌کردم او ۱۲ساله باشد، چون هیکل درشتی داشت و ظاهر او از سن و سالش بیشتر بود. همان شب به ۲۰مشتری دیگر از همان شیشه‌های مشروب فروختیم، اما این اتفاق فقط برای آن‌ها پیش آمد.» با کامل شدن تحقیقات دو متهم به اتهام تسبیب در قتل راهی زندان شدند و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب دو متهم بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی از خودشان دفاع خواهند کرد.
