واکنش روزنامه اصولگرا به اظهارات اخیر فرح پهلوی:پیرمغزی، هذیان‌گویی و دیگر هیچ

این نشان می‌دهد که او و همگنانش، همچنان در حال و هوای جلوس در کاخ نیاوران به سر می‌برند و درکی از هویت و سنت جامعه دینی ایران ندارند! در این فقره، اما با او سخنی نیست، چه اینکه بر دوره فهمیدن آن کمینه کم خرد، مدت‌ها سپری گشته است!
سرخوشی ناشی از دلارهای نفتی در قالب باستان‌گرایی!
تغییر تاریخ ایران از هجری شمسی به شاهنشاهی، در بستر سرخوشی و اطمینان رژیم پهلوی از بودن و ماندن صورت گرفت! رسمیت یافتن هر دو تاریخ نیز دستاویز حکومت برای فریب مخالفان بود که البته کارایی نیافت! چه اینکه از آن پس، تمامی روندهای رسمی کشور، در ذیل تاریخ شاهنشاهی پی گرفته و عملاً تاریخ هجری، نادیده انگاشته می‌شد!

دهه ۱۳۵۰، سال‌هایی بود که درآمد ارزی ایران به دلیل جهش قیمت نفت افزایش یافته بود و مخالفان سیاسی سرکوب شده بودند. ایده سیاسی محمدرضا پهلوی در تک‌حزبی کردن کشور ظاهراً موفق شده بود و حزب رستاخیز، اهرم‌های قدرت را به دست داشت. از طرفی، شاه به ارتش قدرتمندی تکیه کرده بود که با سلاح‌های امریکایی تجهیز شده بود.

در چنین شرایطی حکومت پهلوی، در آسودگی اقتصادی، نظامی و سیاسی به‌سر می‌برد و می‌توانست به دگرگونی‌های فرهنگی هم بیندیشد. در همین سال‌ها بود که جشن‌های ۲۵۰۰ ساله برگزار شد و شاه عقاید باستان‌گرایانه را به پیشرفت گره زد! او که خود را از مردم جامعه بی‌نیاز می‌دید، تصمیماتی اتخاذ کرد، بدون اینکه به تبعات این تصمیم‌ها بیندیشد.

یکی از این تصمیم‌ها، تغییر مبدأ تقویم بود. البته طرح تغییر تقویم، دفعتاً ایجاد نشده بود، بلکه زمینه‌هایی داشت که از سال‌ها قبل شروع شد. پیشنهاد این تغییر، از سوی شاه و دفتر وی مطرح شد. از جمله اهداف تغییر مبدأ تقویم، نشان دادن قدمت ایران به جوامع غربی و این مسئله بود که قبل از میلاد مسیح، ایران تاریخ باشکوهی داشته است. محمدرضا پهلوی تغییر تقویم را این‌گونه توجیه می‌کرد: برای احیای فرهنگ ایرانی، با همه اصالت و زیبایی‌اش، باید راه‌هایی پیدا می‌شد، مثلاً مبنای تاریخ کشور را به آغاز دوران هخامنشی بازگرداندیم، بی‌آنکه تقویم هجری را کنار بگذاریم! ما با دو تاریخ زندگی کردیم، تقویم تاریخی و تقویم مذهبی!…

اسدالله علم در یادداشت‌های خود به تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۵۴/ ۲۹ فوریه ۱۹۷۶ درباره تغییر تقویم می‌نویسد: شاهنشاه به این کار علاقه دارد، زیرا خود مرد تاریخ، خود تاریخ و محور تاریخ است و می‌خواهد که مبدأ تاریخ هم بشود و حق هم با اوست. تکیه‌ها باید بر تاریخ هجری باشد که از لحاظ مذهبی مورد قبول است، ولی از لحاظ ملی، تاریخ شمسی اختراع یکی از خلفای اموی است، ولی، چون در زمان شاهنشاهی فقید قانونی شده، باید حال در مجلس قانونی را بگذرانند و تاریخ شاهنشاهی را جایگزین کنند!…

مصوبه تغییر تقویم، در دوره بیست‌وچهارم مجلس شورای ملی مطرح شده بود. در روز ۲۴ اسفند ۱۳۵۴، جلسه مشترک مجلسین شورای ملی و سنا تشکیل و طرحی از طرف دولت، به قید سه فوریت تقدیم مجلسین شد که با سرعت به تصویب رسید.

به موجب این طرح، تقویم ایران تغییر کرد و تاج‌گذاری کوروش کبیر، مبدأ تاریخ قرار گرفت و به جای تاریخ هجری شمسی، تاریخ شاهنشاهی اعلام شد و سال ۱۳۵۵، به سال ۲۵۳۵ تغییر یافت. با این حال، محمدرضا پهلوی هدف دیگری داشت. او در اصل، اسلام‌زادیی را دنبال می‌کرد. این نیت و هدف، در تغییر تاریخ رسمی کشور از هجری شمسی که مبدأ دینی و مذهبی داشت به تاریخ شاهنشاهی، نمود پیدا کرد. شاه سعی داشت با ایجاد تاریخ شاهنشاهی، مشروعیت رژیم پهلوی را پررنگ کند، اما غافل از این بود که اکثر ارزش‌های قبل از اسلام، یا از بین رفته یا هویت اسلامی یافته بودند. در کل، محمدرضا پهلوی در پی سال‌ها تلاش در جهت اسلام‌زدایی از ایران، به این خیال باطل رسیده بود که در این زمینه توفیقی کسب کرده است. از سوی دیگر، وی ــ البته به‌زعم خود ــ بعد از زدودن آثار اسلام از ایران، درصدد جانشین نمودن آثار نظام سلطنتی و استبدادی، به عنوان فرهنگ ملی ایرانی -اسلامی بود. افراد وابسته به رژیم پهلوی و طراحان تغییر تقویم، تاریخ شاهنشاهی را احیای فرهنگ و هویت ایرانی و معرفی قدمت تمدن کهنسال شاهنشاهی به غربی‌ها می‌دانستند.

از جمله این موافقان، شجاع‌الدین شفا (معاون فرهنگی دربار)، امیر متقی (معاون اداری دربار) و مصطفی کامکار (استاد ریاضی دانشگاه تهران) بودند. محمدرضا پهلوی به این نتیجه رسیده بود که تغییر مبدأ تقویم برای افراد مذهبی جامعه خوشایند نخواهد بود و با پررنگ کردن نقش تقویم هجری قمری به عنوان تقویم مذهبی ایران، سعی در آرام کردن افکار جامعه داشت. بااین‌حال روحانیون به درستی این اقدام را نتیجه ضدیت شاه با دین اسلام می‌دانستند. در اسلام، تاریخ هجرت پیامبر از مکه به مدینه، مبدأ تقویم قرار گرفته است و این مبدأ خود یکی از نمادهای اسلامی ـ شیعی جامعه ایران بود و تغییر دادن آن، تبعات خاصی به همراه داشت.

آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی، نخستین مرجع تقلیدی بود که در فردای اعلام این خبر موضع‌گیری کرد. ایشان در نامه‌ای به جعفر شریف امامی که در آن زمان رئیس مجلس سنا بود، اقدام ناگهانی دو مجلس شورای ملی و سنا را در تصویب این موضوع، توهین بزرگ به اسلام دانست. امام خمینی هم بعدها این اقدام را تلاشی برای تضعیف اسلام دانست و کاربرد تاریخ شاهنشاهی را تحریم کرد!»

23302

سیاسی
 

آخرین اخبار

برچسب‌های پربازدید

 

وبگردی