تحلیل استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران از “جریان انقلابی”/ حضور این جریان در قدرت، از توهم و خیال بیرونش می آورد

این تغییر در روش به معنای آن است که به عینیت‌گرایی گرایش می‌یابند که البته ضرورتا به معنای دست‌کشیدن از آرمان‌ها و ارزش‌ها نیست؛ اما می‌تواند نتیجه‌اش به‌کارگیری همه نیروهای ملی برای حل مشکلات کشور باشد که با فشار دشمنان و جفای همگنان روزافزون می‌شود.

اما چگونه و چرا این تغییر پدید می‌آید؟
«جریان انقلابی» در کلیت خود درگیر دیوان‌سالاری می‌شود و محتملا به‌تدریج درمی‌یابد که اداره کشور ملاحظات خاص خود را دارد و آن‌گونه که «خیال» می‌کرد، به‌سادگی امکان‌پذیر نیست.

اگرچه شماری از افراد این جریان کم‌وبیش در امور اجرائی بوده‌اند، ولی اینکه مسئول کلیت اداره کشور بوده باشند، پدیده‌ای نسبتا جدید است. حداقل می‌توان گفت پیش از این می‌توانستند ناکارآمدی را در ضعف عملکردی دیگران ببینند، گو اینکه می‌توان ادعا کرد واقعا بخش مهمی‌ از مسئولیت بر عهده خود آنان بوده است؛ اما به هر حال امروز دیگر آن «دیگران» وجود ندارند.

در چنین فضایی است که چوب حکومت‌داری مستقیم بر تن آنان فرود می‌آید… و چه چوبی است این چوب «حکومتگری»!

برجام یک چوب حکومتگری‌ است، ارز چهارهزارو 200 تومانی چوب دیگری است‌… و از این «چوب»‌ها فراوان است. در یک روند تاریخی ابتدا این چوب، طبقه متوسط مذهبی و اصلاح‌طلبان را مجبور به تغییر خود کرد، سپس لایه‌هایی از اصولگرایان را دچار تحول کرد و اینک این بازمانده جریان اصولگرایی تحت عنوان «جریان انقلابی» است که پشت خود را به ضربات بی‌رحمانه این چوب بسپارد.

نکته مهم این است که این جریان با لایه‌های اجتماعی و محافظه‌کار مذهبی در میان توده مردم پیوستگی داشته و آنان را نیز محتملا درگیر همین تغییر فکری می‌کند؛ چون از طریق نقد تندوتیز خود از اصلاح‌طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان این لایه‌های اجتماعی را امیدوار به تحول کرده بود.

سیلی سخت واقعیات «حکومت‌گری» به صورت این لایه مردمی نیز نواخته خواهد شد. این تجربه‌اندوزی هرچند ممکن است هزینه گزافی برای کشور در پی داشته باشد، اما اثر آن متزلزل‌کردن بنیان‌های معرفتی در امر دولت‌داری است و محتمل است که این جریان تاریخی به نوعی «نسبی‌گرایی فکری» در امر حکومت‌داری برسند.

چوب حکومت شاید اصلی‌ترین کارکردش گذار از وهم و خیال و روی‌آوری به عمل‌گرایی باشد. از ذهنیت به عینیت گذر می‌کنند. این، دستاورد مهمی است.

اینکه تصور شود مشکل بورس در سه روز و با یک دستور ساده رئیس‌جمهور حل می‌شود، آن‌چنان وهم‌آلود است که تنها با چوب حکومت درمان می‌شود و می‌تواند فرد خیالاتی و طرفدارانش را از عرش به فرش بیاورد. این چوب، موهبت بزرگی‌ است که به باور من اصلی‌ترین اثر آن، تغییر در «نحوه اندیشیدن» است که مهم‌ترین عامل تمدن‌سازی‌ است.

دستیابی به حکومت از منظر «سودجویی» به فراوانی مورد بحث قرار گرفته است و گفته می‌شود با دستیابی به قدرت، امکان رسیدن به ثروت و منزلت فراهم می‌شود. البته این سخن بیراه نیست؛ اما از دستیابی به قدرت از منظر تزلزل بنیان‌های فکری و نوع اندیشیدن و نسبیت معرفتی که پدید می‌آورد، کمتر سخن گفته شده است. این تزلزل که وجهی کاملا واقع‌گرایانه دارد، شاید بتواند درهای گفت‌وگوی ملی را باز کند و در این شرایط سخت و ناگوار در راه‌حل‌یابی جمعی برای مردمان، در اتحاد و همدلی و در اتخاذ تصمیمات حکیمانه ملی به کار آید.

البته امید خوش‌بینانه‌ای است؛ اما فراموش نکنیم که آینده محتوم نیست و می‌توانیم آن را بسازیم؛ یعنی آینده گفت‌وگوی ملی را می‌توان برساخت. اگر خودآگاهی به این فرصت پیدا شود، می‌توان از آن بهتر استفاده کرد و آینده را ساخت. البته می‌دانم رواج کینه و دشمنی یا رنجش از ناجوانمردی‌ها و ناملایمات، مانعی در پذیرش این امر است و حتی تحمل شنیدن چنین سخنی برای برخی دشوار است. شاید تصور شود تنها معجزه عصای موسی می‌تواند چنین کند، اما شاید همین عصای دم‌دستی حکومت هم بکند «آنچه که موسی!» می‌کرد.

23302

سیاسی
 

آخرین اخبار

برچسب‌های پربازدید

 

وبگردی