سازمان‌های سر از تن جدا ؛ به بهانه سالگرد زنده‌یاد دکتر نوربخش

 در این میان دو نکته ذهنم را مشغول می‌کند: 

نخست،شیوه زندگی دکتر نوربخش؛ او مدیری کارآمد و بسیار مراقب در سلامت اداری بود که زیستی پاک را در کارنامه شغلی خود تجربه کرد. برخلاف سکه رایج این روزها او هیچ هیاهویی برای پاک زیستن نکرد. به عنوان یک انسان پزشک و پزشکی انسان‌گرا زندگی کرد. نشنیدم با فریاد و صدای بلند سخن بگوید و به متهم‌سازی این و آن بپردازد. چقدر این روزها جیغ و داد و فریاد می‌شنوم. 

دوم، نوربخش، پزشک متخصصی که سابقه ریاست انجمن جراحان ارتوپدی ایران را نیز در کارنامه خود داشت، سطوح مختلف از پزشکی تا عضو هیات‌مدیره را در سازمان تامین اجتماعی طی کرده بود.  سندروم نامیمون سازمان‌های دولتی در ایران، ورود نیروها و مدیران به‌طور افقی به سازمان‌هاست. با هر تغییری، گویی باید ذخایر انسانی سازمان‌ها نادیده گرفته شده و هر که را که می‌شناسند یا به آنها تحمیل می‌شود به ‌طور افقی به سازمان‌ها وارد و به مدیریت گماشته شوند. این شیوه مدیرگزینی حتی در صورت توانایی احتمالی برابر با افراد موجود، علاوه بر اینکه در دوره‌های چهار ساله مدیریتی قطعا نیمی از دوره باید به شناخت و آموزش این افراد سپری شود، موجب بروز یأس و ناامیدی تکنوکرات‌های موجود در سازمان‌ها و احساس انسداد در مسیر توسعه شغلی، بی‌تفاوتی آنها و در نهایت عدم همراهی و ناکارآمدی بروکراسی خواهد شد.

در صورتی ‌که رشد عمودی نیروها در سازمان‌ها می‌تواند علاوه بر ایجاد انگیزه در میان کارکنان و امید به تصدی مشاغل بالاتر، به نحوی تداوم برنامه‌ها را نیز تضمین نماید.
هرچند در مواردی استثنایی،برخی ورودی‌های بیرون از سازمان در صورت داشتن تخصص لازم و مشابه برای آوردن ایده‌های جدید قابل توجیه می‌باشد اما ظاهرا این روزها با این توجیه که برای تربیت کادر مدیریتی با تفکر خاص،باید به ‌طور انبوه نیروهای به اصطلاح تحول‌گرا را وارد سیستم کرد با نوعی از سازمان‌های بروکراتیکی روبه‌رو خواهیم شد که سطوح مدیریتی آن بیگانه با بدنه سازمانی، هر کدام مسیر خود را خواهند پیمود و نظام‌های اداری شبیه سازمان‌های بی‌سر می‌شوند. اما نوربخش، مدیری از درون سازمان با رشد عمودی بود که الگوی مدیریتی متخصص، کم‌حرف، پرکار، اثربخش و البته نوربخش را از خود برجای گذاشت. 

 روحش شاد و یادش گرامی

سیاسی
 

آخرین اخبار

برچسب‌های پربازدید

 

وبگردی