تخت جمشید یا اهرام مصر؟

به نظر می رسد  آقای رئیسی احتمالا خواسته اند بگویند پیام ویرانی-و نه بنای- تخت جمشید این است که سرنوشت ظالمان مایه عبرت است!
اگر واقعا منظورشان همین باشد باید پرسید که از ویرانی – البته- بخشی از این بنای باشکوه که اکنون می تواند به لطف توریسم بخشی از بودجه سالانه کشور را تامین کند چه خیر و برکتی قرار است نصیب ایرانیان شود؟
شاید هم قصدشان این بوده که بگویند در ساختن چنین بنای باشکوهی به بسیاری از مردم ظلم شده است و این بنا یادآور ظلمی است که به مردم شده است. درست همان گونه که دکتر شریعتی پس از بازدید از اهرام مصر  در جزوه ‘آری این چنین بود برادر” از ظلم و ستمی که بر کارگران در مسیر چند صد کیلومتری حمل هرم ها تا محل کنونی این بنای باشکوه رفته سخن گفته است و البته دقت و وثاقت آن تاریخ سرایی هم محل تردید است.
اگر منظور رئیسی همین باشد که باید گفت بر اساس چه اسنادی چنین ادعایی می کنند؟! ای کاش ایشان مشاورانی داشت تا به ایشان گوشزد می کردند هر سخن غیر دقیقی را بر زبان نرانند. ای کاش مشاوران ایشان به ایشان می گفتند تا به ایرانی بودن خود افتخار کند زیرا هزاران لوح خشتی و تعدادی لوح سنگی که در سال 1312 توسط باستان شناسان در گوشه شمال غربی تخت جمشید کشف شده گویای آن است  که کارگران نه تنها در تخت جمشید بلکه در تمامی اماکن و تأسیسات دولتی (برخلاف کارگران سازنده اهرام مصر) حقوق کافی دریافت می‌کرده‌اند و علاوه بر آن از « جیره ماهیانه» برخوردار بود اند و عجیب تر این که همه آنها «بیمه» بودند و مدت کارشان در روز  هشت ساعت بوده است.
جناب آقای رئیسی! شما رئیس جمهور ایران هستید و باید حواستان را جمع کنید و این بنای باشکوه و آن قوانین و سنت های افتخارآمیز را دست کم نگیرید.

1717

سیاسی
 

آخرین اخبار

برچسب‌های پربازدید

 

وبگردی