از عصبانیت مهدی فخیم‌زاده تا ضعیف‌ترین اثر داود میرباقری

مهسا بهادری: شاید در برخی کارها او را در نقش دو، سه یا حتی نقش مکمل دیده باشیم. اما کمیت و کیفیت کارهای او به قدری زیاد است که هم از شمارش گذشته هم از توصیف. او که به تازگی در سریال شبکه نمایش خانگی«زخم کاری» با کارگردانی محمدحسن مهدویان ایفای نقش کرده است؛ کارش را پیش از انقلاب و اواخر سال ۱۳۴۰ با تئاتر آغاز کرده و تا امروز هم بازیگری را کنار نگذاشته است.

کاظم هژیرآزاد با ۷۱ سال سن در کارهای تاریخی مذهبی زیادی از جمله «تنهاترین سردار» و «ولایت عشقِ» مهدی فخیم‌زاده و «مختارنامه» داود میرباقری ایفای نقش کرده است؛ سریال‌هایی که به ترتیب روایت زندگی امام حسن مجتبی (ع)، امام رضا (ع) و مختار ثقفی را به تصویر کشیده است.

به مناسبت شهادت امام حسن (ع)، پس از گذشت بیش از دو دهه از پخش سریال «تنهاترین سردار»، سراغ این هنرمند رفتیم.

در ادامه، گفت‌وگو با کاظم هژیرآزاد را می‌خوانید.

از ابتدای انقلاب تاکنون سریال‌های مذهبی زیادی از جمله «ولایت عشق»، «معصومیت از دست رفته»، «مختارنامه» و … ساخته شده‌اند اما به نظر می‌رسد که «تنهاترین سردار»، اندازه دیگر سریال‌ها مورد استقبال قرار نگرفت. چرا؟

کارگردان «ولایت عشق» و «تنهاترین سردار» یک نفر است؛ مهدی فخیم‌زاده که سرد و گرم سینما و تلویزیون را چشیده و خیلی حرفه‌ای به ساخت هر دو سریال پرداخته است. ممکن است قصه کاستی‌هایی داشته باشد یا از نظر دراماتیک کشش نداشته باشد، اما ضعفی در کارگردانی یا بازی بازیگران وجود نداشت. ما درباره بیست و چند سال پیش صحبت می‌کنیم؛ «تنهاترین سردار» به تناسب زمان خودش ساخته شد و از آن زمان به بعد هم نویسنده‌ها، هم فیلمسازها و هم فیلمبرداران رشد کردند. تمام مواردی که در ساخت یک فیلم تاثیرگذار است، رشد کرد تا به ساخت سریال «مختارنامه» و بعد از آن هم به «سلمان فارسی» رسیدیم.

در میان تمام آثاری که داوود میرباقری ساخته است، «معصومیت از دست رفته»، ضعیف سریال این کارگردان است و «مختارنامه»، یکی از قوی‌ترین کارها

 هرچه سریال از نظر تکنیکی، دراماتیکی و داستانی، بیش‌تر مورد توجه مردم قرار بگیرد، ما خوشحال می‌شویم؛ اما نباید فراموش کنیم که قصه در درجه اول قرار دارد و برای ساخت کارهای اسطوره‌ای و تاریخی باید با احتیاط گام برداشت. اگر سریال «امام علی(ع)» نسبت به سریال «تنهاترین سریال» و «ولایت عشق» طرفداران بیش‌تری پیدا کرد، فقط به‌خاطر داشتن تکنیک نبود، بلکه دلیل عمده آن قصه بود؛ قصه‌ای که فراز و فرود زیادی داشت و در این میان داستانک‌هایی هم به چشم می‌آمد.

در سریال «تنهاترین سردار» باید داستانک‌هایی اضافه می‌شد و فراز و فرودهای دراماتیک و تماشاچی‌پسند بیش‌تری در آن به نمایش در می‌آمد. حتی «معصومیت از دست رفته» هم با اقبال عمومی چندانی مواجه نشد.

از عصبانیت مهدی فخیم‌زاده تا ضعیف‌ترین اثر داود میرباقری
کاظم هژیرآزاد

فکر می‌کنم از «معصومیت از دست رفته» بیش‌تر از «ولایت عشق» استقبال شد. 

من کاملا برعکس این موضوع فکر می‌کنم و معتقدم که در بین تمام کارهای آقای میرباقری، «معصومیت از دست رفته» یکی از آثار ضعیف ایشان به شمار می‌آید. اوج کارهای ایشان، سریال« مختارنامه» است. سریال «امام علی» از نظر تکنیکی ضعیف‌تر از سریال «مختارنامه» بود، اما قصه جذاب‌تری داشت. به همین دلیل هم با اقبال عمومی بیش‌تری مواجه شد.

در سریال‌های تاریخی مذهبی، حتما باید دخل و تصرف انجام داد تا بتوان اثری تولید کرد که برای مخاطب جذاب باشد. اما این تغییرات نمی‌تواند در اصل داستان رخ دهد، چون تاریخ‌دانان نسبت به حقیقی نبودن ماجرا اعتراض می‌کنند به همین دلیل هم بهترین راه، اضافه کردن داستانک‌هایی است که قصه را جذاب می‌کند. با این حال که سریال «مختارنامه» و «امام علی (ع) » به واقعیت وفادار بوده‌اند، اما بازهم تاریخ‌دانان نسبت به آن اعتراض‌هایی داشتند.

برای ضعیف بودن «تنهاترین سردار»، نمی‌توان مهدی فخیم‌زاده را قضاوت کرد، چون شرایط پشت صحنه در کیفیت کار تاثیرگذار است، یک از همین عوامل، تغییر نویسنده سریال پس از یک سال بود

در بین سه سریال «تنهاترین سردار»، «ولایت عشق» و «مختارنامه»؛ فکرمی‌کنید کدام یک بیشتر مخاطب داشت؟

به نظرم سریال «مختارنامه» از دو سریال دیگر پر مخاطب‌تر بود، در تمام زمینه‌ها از دو سریال دیگر سَرتر بود.

باتوجه به سریال‌هایی که آقای فخیم‌زاده تا کنون ساخته است، به نظر می‌رسد که روی سریال‌های پلیسی_جنایی تسلط بیش‌تری دارند و موفق‌تر عمل کرده‌اند. موافق این موضوع هستید؟

نمی‌توانم در این‌باره قضاوتی انجام دهم، باید نگاه کنیم که فیلمساز در آن زمان چه شرایطی داشته است. در کارگردان بودن آقای فخیم‌زاده شکی نیست اما همیشه پشت صحنه اتفاق‌هایی رخ می‌دهد که روی کار اثر می‌گذارد. یادم است که در ابتدا، نویسنده «تنهاترین سردار» علاالدین رحیمی بود و بعد از یک‌سال کارکردن، آقای رحیمی را کنار گذاشتند و مهدی فخیم‌زاده دوباره شروع به نوشتن کرد. همه این موارد روی اثری که تولید می‌شود، تاثیرگذار است.

از عصبانیت مهدی فخیم‌زاده تا ضعیف‌ترین اثر داود میرباقری
سیروس گرجستانی و کاظم هژیرآزاد

و این سریال در کشورهای دیگر هم به نمایش درآمد.

به گمانم به زبان ترکی، کردی و عربی دوبله شد و در کشورهای مسلمان‌نشین هم به نمایش درآمد.

با پیشرفت امکانات، ابزار گریم هم پیشرفت کرده است. برای ساخت این سریال‌های تاریخی که که تعداد آن‌ها هم انگشت‌شمار است، مسئله‌ای در زمینه گریم پیش آمد؟

برگردیم به عقب‌تر؛ در سال ۱۳۴۹ من یک نقشی در تله‌تئاتر «ریش تراش اشبیلیه» با کارگردانی مصطفی اسکویی بازی کردم. آن زمان آقای محتشم، گریمور ما بود و وقتی خواست من را گریم کند به سر خودش زد و گفت من این جوان بیست ساله را چگونه تبدیل به یک پیرمرد ۶۰ ساله کنم؟

من در اوایل سریال «تنهاترین سردار»، چون سوفله بلد نبودم و ضبط چندین بار تکرار می‌شد، مهدی فخیم‌زاده از دست من عصبانی شد و من حسابی از ایشان ترسیدم

می‌گفت قانون سینما و تلویزیون این است که شما یک بازیگر را انتخاب کنید که به سن شخصیت داستان نزدیک باشد، درست هم می‌گفت، این‌گونه کار خیلی راحت‌تر می‌شد. از کارگردان هم می‌پرسید چرا از مهدی فتحی استفاده نمی‌کنید؟ آقای اسکویی هم می‌گفت آن‌ها سوپر استار هستند با من کار نمی‌کنند، اگر هم بخواهند کار کنند، پول می‌خواهند بنابراین، همین جوان را باید تبدیل به یک مرد ۶۰ ساله کنی.

در آن زمان آقای محتشم با مداد ابرو و وسایل ابتدایی ما را گریم می‌کرد، اما در حال حاضر ابزار گریم به قدری گسترده شده است و البته ایران بهترین گریمورها را دارد.

در زمان «تنهاترین سردار» هم با وجود کمبود وسایل سعی شد تا بهترین گریم‌ها انجام شود. تقریبا فکر می‌کنم سریال‌های تاریخی_مذهبی ما در زمینه گریم بسیار قوی ظاهر شدند یادم نیست که آن زمان برای استفاده از موی مصنوعی برای خانم بایگان دچار مشکل شدیم یا خیر، اما این موضوع چیزی است که از گذشته باید رعایت می‌شد و هنوز هم جزو حساسیت‌ها به شمار می‌آید.

یکی از اتفاقات جذابی که در پشت صحنه «تنهاترین سردار» رخ داد و شما هنوز آن را فراموش نکردید، چیست؟

در سریال «تنهاترین سردار» و «ولایت عشق»، سوفله انجام می‌دادیم. سوفله به معنای این است که یک نفر پای دوربین می‌نشیند، دیالوگ‌ها را برای ما می‌خواند و ما لب می‌زدیم و زمانی که این فیلم دوبله می‌شد، دوبلورها به جای این آدم صحبت می‌کردند. من فکر می‌کردم که کار ساده‌ای است ولی آن را بلد نبودم، اما اکبر زنجان‌پور در این کار مهارت داشت.

شروع به ضبط که کردیم، عقب می‌افتادم، اشتباه لب می‌زدم، چون بلد نبودم، نمی‌توانستم حس کلام را زود منتقل کنم، صبر می‌کردم تا بشنوم و بعد دیالوگ را بگویم، به همین دلیل کار هی قطع می‌شد. آن زمان، نگاتیوهای ۳۵ میلی‌متری بود و هرحلقه آن بیش‌تر از ده دقیقه نبود و سه، چهار بار که ضبط  انجام می‌شد، حلقه به پایان می‌رسید و مثل حالا نبود که دیجیتال باشد و اگر خراب شود، تهیه‌کننده و کارگردان اعتراضی نکنند.

این اتفاق که رخ داد، مهدی فخیم‌زاده از دست من عصبانی شد و چون سریال «تنهاترین سردار»، اولین کار مشترک‌مان بود، حسابی از ایشان ترسیدم. دیالوگ‌ها را بردم خانه، چندروز تمرین کردم و در نهایت آن‌ها را حفظ کردم. آقای فخیم‌زاده هم برای یادگیری این کار به من گفتند داستان‌های رادیو را گوش کن، هرچیزی که آن‌ها گفتند را با اختلاف صدم ثانیه تکرار کن؛ البته من هم این کار را نکردم دیدم حفظ کنم خیلی راحت‌تر است ( با خنده).

در این سریال دوبله صدای شما را چه کسی انجام داد؟

صدای من را مرحوم بهرام زند دوبله می‌کرد. روح‌شان شاد هنرشان بی‌نظیر بود.

      در این‌باره بیش‌تر بخوانید:

     ◾️راز ماندگاری «مختارنامه» روی آنتن تلویزیون چیست؟

     ◾️مهدی فخیم‌زاده: ما ایرانی‌ها عادت‌های عجیب و غریبی داریم

۵۷۲۴۵

دسته‌بندی نشده
 

آخرین اخبار

برچسب‌های پربازدید

 

وبگردی