به گزارش ساناپرس؛ برخی از مردم درحال رانندگی به شدت عصبانی هستند / علت اصلی چیست؟
ما قصد داریم به هشت عادت غیرعادی بپردازیم که نشان دهنده هوش هیجانی پایین است. اینها چیزهایی هستند که احتمالاً زیاد به آنها فکر نکرده اید، اما وقتی با هم ترکیب می شوند، تصویر فردی با EQ بسیار پایین را ایجاد می کنند.
در گذشته، من در مورد برخی از رفتارهای ظریف تر افراد با ضریب عاطفی پایین نوشته ام.
اما بالاخره از من خواسته شد که در مورد کارهای واقعاً غیرعادی که معمولاً افراد با هوش هیجانی پایین انجام می دهند بنویسم، و من کاملاً هیجان زده هستم!
ما قصد داریم به هشت عادت غیرعادی بپردازیم که نشان دهنده هوش هیجانی پایین است. اینها چیزهایی هستند که احتمالاً زیاد به آنها فکر نکرده اید، اما وقتی با هم ترکیب می شوند، تصویر فردی با EQ بسیار پایین را ایجاد می کنند.
هشت عادت غیرعادی که نشان دهنده هوش هیجانی پایین است
۱) عصبانیت می کنند.
کج خلقی قرار است فقط برای بچه های کوچک باشد، اینطور نیست؟
اما همه ما کسی را می شناسیم که وقتی همه چیز به خوبی پیش نمی رود یا به خواسته خود نمی رسد، عصبانی می شود.
آنها را فروپاشی، طغیان یا خش خش بنامید – همه چیز یکسان است.
این یک واکنش افراطی به موقعیتی است که واقعاً نباید بیش از اندکی آزاردهنده باشد.
و با این حال، افراد با هوش هیجانی پایین اغلب این عصبانیت ها را ایجاد می کنند.
چرا؟
به طور معمول، به این دلیل است که آنها در تنظیم عاطفی عالی نیستند. آنها واقعاً با احساسات خود در تماس نیستند، بنابراین یاد نگرفتهاند که چگونه به موقعیتها واکنش مناسب نشان دهند.
بنابراین آنها فریاد می زنند و سیب زمینی سرخ کرده خود را به صورت صندوقدار فست فود می اندازند که سفارش آنها به هم می خورد یا وقتی شخصی در فروشگاه به آنها برخورد می کند از عصبانیت منفجر می شود.
آنها احتمالاً تنش و استرس زیادی دارند که نمی شناسند، بنابراین به درستی با آن برخورد نمی کنند. در عوض، بدون دلیل موجه در یک انفجار بیرون می آید.
۲) در ملاء عام کارهای نامناسب انجام میدهند
مسئله این است که آنها کارهای نامناسبی را در ملاء عام انجام میدهند و به نظر نمیرسد که متوجه نامناسب بودن آنها شوند.
وقتی نمیتوانی جلوی آن را بگیری، و رفتار نامناسب انجام می دهی ، زندگی همین است. اما رها کردن آنها بدون فکر کردن یا دادن هشدار مناسب نشانه هوش عاطفی پایین است.
برداشتن بینی، آروغ زدن، برداشتن جرم گوش و حتی کوتاه کردن ناخن های پا، همگی از کارهای بدی هستند که باید در خلوت انجام دهید.
۳) آنها خشم جاده ای دارند.
باید اعتراف کنم که می توانم پشت فرمان خیلی کار کنم.
من آن را از پدرم دریافت می کنم که راننده / شاکی بسیار جدی است.
اما عصبانی شدن وجود دارد، و سپس خشم جاده ای مناسب وجود دارد، و دومی نشانه این است که یک فرد از نظر عاطفی باهوش نیست.
مانند پرتاب عصبانیت، این یکی دیگر از علائم ناشی از کنترل عاطفی ضعیف است.
افرادی که با توهین های ساده ترافیکی از عصبانیت منفجر می شوند و سپس واکنش وحشتناکی به آنها نشان می دهند، تقریباً همیشه در کنترل احساسات خود دچار مشکل می شوند. به همین دلیل است که آنها مانند آتشفشان فوران می کنند.
فوق العاده ترسناک می شود، اینطور نیست؟
یک بار دیدم یک ماشین و یک وانت در حال مسابقه بودند و سعی می کردند حرف یکدیگر را قطع کنند. به سمت راست رفتم و اجازه دادم این دیوانه های ظاهراً بگذرند. اما در چراغ قرمز جلوی من، همه چیز واقعا شروع شد.
راننده وانت جلوی ماشین قرمز کوچکی که راننده اش بی وقفه بوق می زد ایستاده بود. سپس پیکاپ معکوس شد و در واقع به سمت عقب روی ماشین قرمز حرکت کرد!
این یک مورد افراطی بود، و من بعداً کل ماجرا را در اخبار عصر نیز دیدم. آنها گزارش دادند که یکی از راننده ها، یکی دیگر را قطع کرده است.
خوب نیست، اما احتمالا ارزش این را ندارد که این دو نفر به خاطر آن به زندان بروند!
۴) با دیدن نمایش ها گیج می شوند.
یکی از نشانههای غیرمعمول افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند این است که در تماشای فیلمها و برنامههای تلویزیونی، بهویژه درام، مشکل دارند.
اعتراف میکنم که برخی از داستانها پر از پیچ و خمها هستند و دنبال کردن آنها سخت است، اما این چیزی نیست که من در اینجا در مورد آن صحبت میکنم.
من در مورد افرادی صحبت می کنم که در دنبال کردن درام های اساسی مانند سریال های روزانه مشکل دارند. حتی با وجود حالات چهره بسیار اغراقآمیز بازیگران، مکثهای طولانی و اقدامات معنیدار، برخی افراد هنوز درک آنچه در برنامه میگذرد برایشان سخت است.
مسئله این است که اگر در درک احساسات دیگران عالی نباشید، درک احساسات آنها، چرایی احساس آنها و اینکه چگونه احساسات آنها را برای انجام کارها برمی انگیزد، برای شما دشوار خواهد بود.
آنها متوجه نمی شوند که چرا سام از اینکه آنجلا دیروز با برادرش صحبت کرده و بعد به او چیزی نگفته است، حسادت می کند، اما مثلاً از جکی شنیده است.
۵) مانند قربانیان رفتار می کنند.
افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند، هنوز احساسات دارند.
آنها به سادگی نمی دانند چگونه آنها را به خوبی تفسیر یا تنظیم کنند.
بنابراین، آنها گاهی اوقات بدون اینکه دلیل آن را بدانند تحت تأثیر احساسات خود قرار می گیرند.
این می تواند آنها را خودخواه و خود شیفته جلوه دهد، اما حقیقت این است که آنها برای پردازش آنچه در خودشان می گذرد مشکل دارند و این همه توجه آنها را به خود جلب می کند.
آنها در موقعیتی قرار میگیرند که ناگهان احساس میکنند صدمه دیدهاند یا ناراحت شدهاند و کاملاً در مورد آن وسواس خواهند داشت. آنها فریاد می زنند و گریه می کنند که چقدر این ناعادلانه است و چقدر مورد توهین قرار گرفته اند، حتی اگر این واقعاً فقط یک اتفاق کوچک برای آنها باشد.
من دوستی دارم که این کار را بسیار انجام می دهد.
وقتی غذا سفارش میدهد، و عالی نیست، به این موضوع ادامه میدهد که همیشه این اتفاق برایش میافتد. سپس از سفارش هر چیز دیگری یا اشتراک گذاری با کسی امتناع می کند. البته، با وجود اینکه همه پیشنهاد داده اند با او در میان بگذارند، به زودی از اینکه چقدر گرسنه است شکایت می کند.
اینگونه بازی کردن با قربانی برای بزرگسالان آنقدر غیرعادی است که اکثر مردم نمی دانند چگونه با این رفتار کنار بیایند و کاملا گیج می شوند!
۶) به ندرت تعریف می کنند.
یکی از چیزهایی که در مورد افراد با EQ پایین بسیار غیرمعمول است این است که آنها به راحتی تعریف و تمجید نمی کنند.
اگرچه این کاملاً عجیب است، اما اگر به این فکر کنید که واقعاً برای چه چیزی تعریف می شود، منطقی است.
تعریف و تمجید زمانی است که شما در مورد یک شخص یا اعمال او چیز خوبی می گویید. این می تواند تحسین برای انجام کاری خوب یا فقط یک اظهار نظر قدردانی باشد.
اما به نظر نمی رسد افرادی که هوش هیجانی ضعیفی دارند بین تعریف و تمجید و شاد کردن کسی ارتباط برقرار کنند. آنها ممکن است چیزهای سنجیده ای در مورد کار بگویند که از نظر آنها به خوبی انجام شده است، اما نظرات آنها متوجه خود کار است و معمولاً متوجه شخصی نیست که آن را انجام داده است.
۷) بیش از حد حرف می زنند.
هر چند وقت یکبار، وقتی در مورد چیزی هیجانزده میشوم، میدانم که بدون توقف سر و صدا میکنم، حتی به حدی میرسم که روی کلماتم زمین بخورم.
اگر موضوعی است که من اتفاقی درباره آن چیزی می دانم که فکر می کنم واقعاً شگفت انگیز است، دوست دارم آن را با دیگران به اشتراک بگذارم.
با این حال، افراد با هوش هیجانی پایین می توانند این عادت را در بیشتر مواقع نشان دهند.
دلایل آنها نیز با من کاملاً متفاوت است.
ببینید، مکالمه یک تعامل بین دو ذهن است و همیشه باید در آن رابطه داد و ستد وجود داشته باشد. یک نفر صحبت می کند تا زمانی که دیگری چیزی برای گفتن داشته باشد.
آن شخص نکات و نشانه هایی را به گوینده می دهد که باید تسلیم شود و به طرف مقابل اجازه می دهد صحبت کند.
آنها از نشانه های کلامی و زبان بدن استفاده می کنند. گوینده همچنین میتواند از نشانههایی مانند رها کردن لحن یا مکثهای طولانیتر استفاده کند تا به طرف مقابل بفهماند که میخواهد صحبت کند.
افرادی که EQ پایینی دارند کمتر قادر به تفسیر این نشانهها هستند و بنابراین، طولانی صحبت میکنند و اجازه نمیدهند کسی دیگر حرفی به زبان بیاورد!
۸) به سختی میتوانند دوباره سوار اسب شوند.
وقتی زندگی شما را زمین می اندازد، می توانید خود را بلند کنید، گرد و غبار خود را پاک کنید، و دوباره بالا بروید تا دوباره چیزها را امتحان کنید.
اما برای انجام این کار، ممکن است متوجه نباشید که باید کمی خوشبینی، خودکنترلی و کمی انگیزه درونی داشته باشید.
اما افرادی که EQ پایینی دارند، تمایل دارند تسلیم بدبینی شوند و در ایجاد انگیزه برای خود مشکل دارند. بنابراین وقتی زمین میخورند، در بلند شدن خیلی خوب نیستند.
نتیجه
اینها هشت عادت غیرعادی هستند که نشان دهنده هوش هیجانی پایین و اغلب هوش اجتماعی پایین هستند.
آنها رفتارهای عجیب و غریبی هستند اما سرنخ های بسیار خوبی برای به شما اطلاع می دهند که آیا با فردی با EQ پایین سروکار دارید.
1 دیدگاه.
عصبانیت مردم بخاطر تورم گرانی و وضعیت بد معیشتی است سرپرست خانه همش تو فکر است با این حقوق چطور تا آخر ماه سر کند گرانی بیداد می کند ومسئولین بی کفایت چون حسودان تامین هستند ککشان نمی گزد خوب پشت فرمان ناخواسته اون عصبانیت میاد سراغشون البته باید خودشان را کنترل کنند چون با پرخاشگری ودعوت وپیاده شدن از خودرو وفحاشی وضع بدتر میشه وحتی برا بچه های کوچکتر هم الگوی بدی میشه واقعآ وضعیت خیلی خراب است از طرفی کیف قاپی ودزدی موبایل باز زیاد شده چرا با این افراد به جد برخورد نمیشه واقعآ امنیت و دارن این افراد دزد خراب می کنند باید تدبیری برا اونها بشود