طبق اطلاعات تاریخی موجود از پیدایش اورژانس و آمبولانس در جهان، نخستین مرکز درمانی مستقل، در سریلانکای امروزی و در حدود ۴۳۰ سال قبل از میلاد مسیح شکل گرفته است.
پس از آن در قرن اول قبل از میلاد، رومیها نوعی بیمارستان یا مرکز درمانی برای ارائه خدمات درمانی به گلادیاتورهای زخمی در شهرها ایجاد کردند و نام Valetudinaria بر آن نهادند. با شکل گرفتن مراکز درمانی، مساله انتقال بیماران به این مراکز نقش جدیتری به خود گرفت و اقوام مختلف روشهای مختلفی برای این مساله برگزیدند.
قبایل سرخپوست از نوعی سورتمه، مصریان از کجاوههای سوار بر شتر (pannier) و سایر ملل از روشهای دیگر برای حمل بیمار استفاده کردند.
در قرن پانزدهم میلادی پادشاه اسپانیا، شاه فردیناند و همسرش ملکه ایزابل نوعی بیمارستان سیار به نام «ambulancia» طراحی کردند که در صحنه نبرد به کمک سربازان زخمی میشتافت.
در سال ۱۷۹۳ میلادی، دکتر دومینیک ژان لاری (Dominique-jean Larrey) پزشک ارشد سپاه ناپلئون در جنگ فرانسه و پروس نوعی بیمارستان سیار به نام «ambulance volante» را طراحی کرد که به قصد ارائه خدمات اولیه پزشکی و انتقال مجروحان به پشت خط مقدم به کار میرفت.
همزمان با وی، بارون پرسی (Baron F.P. Percy) نوعی درشکه با قابلیت حمل تعداد زیاد مجروح از خط مقدم به نواحی امنتر طراحی کرد و نام آن را «mobile emergency room» گذاشت.
طی جنگهای داخلی ایالات متحده با تدبیر جاناتان لترمن (Jonathan letterman) نوعی درشکه برای حمل مجروحان بهکار گرفته شد که به آنها «Rucker wagon» گفته میشد.
استفاده از اینگونه وسایل نقلیه در سال ۱۸۳۲ برای جابجایی بیماران در اپیدمی «وبا» در لندن نیز رواج پیدا کرد و در سال ۱۸۶۵ نخستین سیستم خدمات پیش بیمارستانی بر پایه بیمارستان (hospital based) در سین سیناتی آمریکا طراحی شد.
در سال ۱۸۶۹ آمبولانسهایی در نیویورک به کار گرفته شدند که دارای برخی وسایل امدادی از جمله آتل و نظایر آن و داروهایی مانند مرفین بودند.
در جنگ جهانی اول خدمات پیش بیمارستانی از نظر کیفی ارتقا پیدا کرد و کمکم با اختراع بیسیم، مراکز دیسپچ در این راه به کمک امدادگران آمدند. حتی پیش از جنگ دوم جهانی، آمبولانسهای مدرن حامل پزشک بر بالین بیماران حاضر می شدند و با مراکز دیسپچ برای ارائه بهتر خدمات درمانی در تماس بودند.
در دهه ۶۰ با پیشرفت دانش پزشکی به خصوص در زمینه احیا و دفیبریلاسیون و ضرورت تسریع در ارائه این خدمات، نقش سیستم پیش بیمارستانی در این مسیر تقویت شد و جایگاه ویژهای پیدا کرد.
از سال ۱۹۶۶ در بزرگراههای ایالات متحده طرح ارائه خدمات پیش بیمارستانی اجرا شد.
در سال ۱۹۶۷ در ایرلند خدمات پیش بیمارستانی در زمینه مراقبت از بیماران قلبی به کار گرفته شد. در سال ۱۹۷۲ دانشگاه سین سیناتی اولین برنامه آموزش تخصصی طب اورژانس را راهاندازی کرد و در سال ۱۹۷۳ قانون ملی خدمات پیش بیمارستانی و اجزای آن در ایالات متحده تدوین شد و به اجرا درآمد.
طبق این قانون اجزای یک سیستم پیش بیمارستانی حداقلی با پرسنل، سیستم آموزشی مناسب، سیستم ارتباطات و دیسپچ، حملونقل، مراکز درمانی پذیرشدهنده، واحدهای مراقبت ویژه، آژانس ایمنی عمومی، دسترسی همگانی به مراقبتها، استانداردسازی ثبت اطلاعات، آموزش همگانی، همکاری در بحرانها، داروها و تجهیزات و نظایر آن از سال ۱۹۸۴ خدمات پیش بیمارستانی مجزا برای کودکان در ایالات متحده طراحی شد.
انتقال صحیح بیماران بدحال و مصدومان حوادث طبیعی، غیرطبیعی و انسان ساخت به مراکز درمانی برای دریافت خدمات پزشکی همواره از آرزوهای بشر بوده است؛ به طوری که در افسانه های روم باستان آمده است که برای حمل بیمار از گردونه های جنگی استفاده می کردند.
پس از طراحی بیمارستان سیار توسط دکتر دومینگ ژان لاری برای نخستین بار و برای انتقال مجروحان به پشت خط مقدم، نخستین آمبولانس های موتوردار در سال ۱۸۹۹ در شیکاگو طراحی و بعد از آن اتوبوس آمبولانس و امداد دریایی و هوایی نیز طراحی و اجرا شد.
از زمان پیدایش اورژانس و آمبولانس در دنیا تاکنون، زمانی که آژیر آمبولانس ها به صدا درمیآید، گویای این است که فردی در حادثه ای گرفتار شده و ثانیه ها و لحظه ها برای رسیدن تکنسین های اورژانس بر بالین او حیاتی است.
در این لحظات حیاتی و فوریتی متاسفانه برخی افراد به علت نداشتن «سواد سلامت» و «عدم آشنایی با آژیرهای آمبولانس های اورژانس و هلال احمر» به عنوان صدای ناجی انسانها، بدون توجه به هشدارهای پی در پی راننده آمبولانس مسیر عبور آن را مسدود کرده که منجر به تاخیر در رسیدن کمک های حیاتی به بیمار یا مصدوم می شود.
فریاد کمک برابر است با آژیر آمبولانس؛ به عبارت ساده تر صدای آژیر آمبولانس صدای کمک مصدوم یا بیماری بدحال است. شاید بارها و بارها برای ما اتفاق افتاده باشد که در خیابان یا حتی جاده های برون شهری در حال حرکت باشیم و ناگهان صدای آژیر آمبولانسی ما را متوجه خود کند، عکس العمل ما در مقابل این صداها چگونه است؟ این صداها چه پیامی برای ما دارند؟ آیا تا به حال به آن فکر کرده اید؟
متاسفانه بارها شاهد بودیم و هستیم که بعضی راننده ها به رغم شنیدن صدای آژیر بیتوجه به راه خود ادامه می دهند. آمبولانسی که با صدای آژیر در حال حرکت است یا به سوی محل حادثه می رود یا مصدوم و بیمار بد حال را به بیمارستان انتقال می دهد و شاید با چند ثانیه زودتر رسیدن به مراکز درمانی، باعث نجات جان انسانی شود. بهترین کار هنگام شنیدن صدای آژیر آمبولانس، باز کردن مسیر حرکت برای عبور آن است.
القای این فکر که شاید روزی هر یک از ما یا افراد خانواده ما مصدوم آمبولانس آژیرکشان باشیم در درک صحیح این موضوع بسیار موثر است. از سوی دیگر، ما به حکم حقوق شهروندی موظفیم به محض شنیدن صدای هشدار آمبولانس، مسیر حرکت را باز کنیم و مانع حرکت این وسیله نجات انسانها نشویم.
راننده آمبولانس با فعال کردن صدای آژیر از رانندگان می خواهد تا مسیر را برای عبور او باز کنند. آمبولانس ها سه نوع آژیر مختلف دارند که هر کدام معنی خاص خود را دارد.
آژیر اول:
آژیر اول که صدای آرامی دارد، وقتی به صدا درمیآید که آمبولانس حامل بیماری با حال عمومی خوب باشد اما ممکن است حال بیمار تغییر کند و بدتر شود.
آژیر دوم:
این آژیر مهمترین آژیر هر آمبولانسی است و زمانی به صدا درمیآید که آمبولانس بیمار بسیار بدحالی را حمل میکند و دقیقهها و ثانیهها برای درمان او بسیار مهم است و نیاز به امدادرسانی فوری دارد. راننده آمبولانس با فعال کردن صدای آژیر از رانندگان میخواهد تا مسیر را برای عبور او باز کنند زیرا بیمار برای احیا باید سریعا به مرکز اورژانس بیمارستانی انتقال یابد.
آژیر سوم:
راننده آمبولانس با فعال کردن این صدای آژیر این پیغام را به دیگران میرساند که آمبولانس در حال رفتن به محل حوادث و سوانحی مانند تصادفات ترافیکی یا بلایای طبیعی است و تعلل و در ترافیک ماندن برای آمبولانس به معنی در خطر افتادن جان انسان ها است.