به گزارش ساناپرس، روحانی چه گفت که این افراد آشفته شدند؟
نحوه واکنش اصولگرایان به ثبتنام حسن روحانی برای انتخابات خبرگان، در نوع خود عجیب است عجیب نه از لحاظ اینکه مانند همیشه حمله کردهاند بلکه به لحاظ حجم و نحوه حملات است. آنها به گونهای در حال ریختن آتش بر روی خاکریز حسن روحانی و دولت او هستند که گویی کابوسشان را میخواهند از حیض انتفاع در سیاست ساقط کنند. همان چند دقیقه حضور حسن روحانی در وزارت کشور و ویدئوهایی که از آن دقایق بیرون آمد، در کنار بیانیهای که او منتشر کرد، باعث شد تا نوک پیکان دشمنان همیشه در صحنه او، بیرون بیایند و آماج حملاتشان قرارش دهند.
تبارشناسی مخالفان روحانی
تبار شناسی دشمنان یا خوشبینانه مخالفان روحانی کار سختی نیست، تبار آنها را میتوان در میان سطور بیانیه روحانی پس از ثبتنام در انتخابات خبرگان یافت. روحانی در بیانیهاش «ایران» را «سهم مشاع ایرانیان» توصیف کرده و «یکدستسازی و انحصارطلبی» را از عوامل «براندازی دو اصل مشروعیت و کارآمدی نظام» دانسته است.
او «ایستادگی در برابر زیادهخواهان» را «تلاشی ممکن برای بازگرداندن آینده به ایرانیان» دانسته و خطاب به شهروندان گفته اگر به چنین گزارهای معتقدند،«با این انتخاب سرنوشتساز روبرو» خواهند شد که «تا حد امکان در سرنوشت جمعی خود فعالانه» مشارکت کنند یا به قول او «تسلیم انفعال و یأس» شده و آینده را به «اقلیتی، مدعی اکثریت» واگذار کنند. روحانی «خانهنشینی حتی به هنگام مظلوم واقع شدن» را، «بازگشت به عقب» و «خیابانگزینی حتی به وقت محق بودن» را، «فراخواندنِ ناپایداری» ارزیابی کرده است.
از میان کلمات انتخاب شده در بیانیه روحانی، طیف مدنظر او را میتوان حدس زد؛ اما اگر لابلای این کلمات جستجو شود، میتوان طیف مورد اشاره روحانی را به درستی تشخیص داد؛ البته که آنها اجازه ندادند که کار به جستجوی میان کلمات برسد؛ از همان ساعات اولیه با واکنشهای تهاجمی و عصبی مشخص کردند که به قول مشاور رئیس مجلس «فحش را که بندازی صاحبش برمیدارد!».
طیفهایی از میان اصولگرایان همانهایی هستند که «اقلیتی، مدعی اکثریت» و «زیادهخواهان» را خطاب به خود برداشت کردند و دست به حمله زدند و برای شورای نگهبان هم تعیین تکلیف کردند؛ البته تکلیفی که به مذاق آنها خوش بیاید.
یکی از نخستین حملات مربوط میشود به حسن رحیمپور ازغدی، سخنران محبوب صدا و سیما. او که به عنوان نظریهپرداز طیف تندروی اصولگرایان شناخته میشود، در پستی که اکانت او در یکی از شبکههای اجتماعی منتشر کرده، نوشته « آقای حسن روحانی به عنوان «مجتهد عادل» برای خبرگان رهبری نامزد شده. ملت میخواهند تعریف شورای محترم نگهبان از «اجتهاد و عدالت» را در این مورد خاص، از نزدیک ببینند.» او از زمان دولت اصلاحات همواره سخنانی بر علیه محمد خاتمی و دولتهای او بیان میکرد و در زمان احمدینژاد از جمله حامیان سفت و سخت او بود. در زمان روحانی هم که قاعدتا نیازی به بیان نیست؛ یکی از درگیریهای او با روحانی مربوط به شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
حمله دیگر مشرقنیوز بود که بیانیه حسن روحانی را «بازگشت زخم کاری» توصیف کرد. این وبسایت که به انتشار خبرهای خاص شهرت دارد، کمتر از ۲۴ ساعت پس از ثبتنام روحانی در متنی که آن را «تحلیل» خوانده، از «احتمال رد صلاحیت» روحانی نوشته است و در حملهای پیشدستانه به رئیسجمهوری دولتهای یازدهم و دوازدهم نوشته «روحانی تلاش دارد که با تعریض هایی نسبت به امکان نگاه جناحی در تایید صلاحیتها هزینه های ردصلاحیت احتمالی خود را افزایش داده و از جانب دیگر حضور خود در عرصه را از مهمترین گزینه ها برای نشان دادن رای اعتراضی به حکمرانی موجود تصویر سازی کند.»
اما وزیر کشور یعنی مسئول مستقیم اجرای انتخابات نیز طاقت دوری از این میدان را نیاورد. احمد وحیدی وزیر کشور دولت ابراهیم رئیسی که برای جلوگیری از استیضاحش توسط مجلس در ماجرای بخشنامه انتخاباتی و جنجالی معاونش، او را قربانی کرد، در یک مراسم حملات تندی را نثار روحانی و دولتهایش کرد. او در این سخنان به واژه «برد-برد» اشاره کرد و گفت که «در دولت قبل برخی میگفتند ما در بازی برد برد در حال پیشبرد اهداف بودیم، بازی برد برد با شیطان یعنی چه مگر آنکه در مبانی خود تجدید نظر کنیم، ماجرا را تغییر میدهیم صورت مساله را عوض میکنیم تا بتوانیم در این صورت خواستههایی را که میخواهیم دنبال کنیم، این فکر خطرناکی است.»
از سوی دیگر یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری هم تکلیف را روشن کرده و گفته روحانی باید رد صلاحیت شود. این اظهار نظر پس از آن بیان شد که روزهای اخیر روایاتی از تنش در آخرین جلسه خبرگان رهبری منتشر شده است. در این جلسه رحیم توکل، نماینده مازندران در خبرگان اظهارات تندی علیه روحانی در حضور او بیان کرده و پس از آن روحانی نیز پاسخی داده و از صحن خارج شده است. توکل در توضیحاتی پیرامون این ماجرا، تاکید کرده که روحانی باید رد صلاحیت شود.
موجودیت سیاسی روحانی چه کسانی را آشفته کرده است؟
جریانات تندروی اصولگرایان که اتفاقا بعضا در بخشهای مهمی نیز قرار دارند، موجودیت سیاسی حسن روحانی را بر خلاف منویات سیاسیشان میدانند. به عبارت دیگر، زیست سیاسی این طیفها در گرو عدم وجود هر نوع تفکری زاویهدار با تفکر خود است. این جریانات تندرو، اخیرا در صدا و سیما نمود بیشتری پیدا کردهاند.
برنامه «به افق فلسطین» که با ایدهپردازی سازمان اوج از شبکه افق در حال پخش بود، پس از آنکه عوامل برنامه از جواد ظریف برای حضور در آن دعوت کردند، به کلی تغییر پیدا کردند و دعوایی میان عوامل و شبکه ایجاد شد. این برنامه پس از تغییر، باز هم شاهد حضور میهمانی بود که سخنان ظریف را بهانهای برای حمله به او و دولت قبل کرد. مهدی سلحشور یکی از مداحانی که سیاسیکاری هم دارد، در این برنامه حملات تندی را علیه ظریف انجام داد.
از سوی دیگر یک مجری تازهکار صدا و سیما در یک برنامه صبحگاهی صدا و سیما، گفت که «صاحب تئوری اینکه منتقدان، بیکارها، بیشناسنامهها و بیسوادها به جهنم بروند در انتخابات مجلس خبرگان ورود کرده است؛ کسی است که میگفت همه مشکلات، حتی آب خوردن مردم هم با برجام حل می شود… و انشالله شورای نگهبان به وظیفه اصلیاش خیلی درست عمل میکند». وقتی این بخش از سخنان مجری تازهکار در شبکههای اجتماعی واکنشبرانگیز شد، گفته شد که او از اجرای برنامه منع شده است اما به فاصله ۲۴ ساعت از شبکه ابتدایی به شبکه سه با مدیریت فرزند باجناق حدادعادل منتقل شد. در واقع این مجری مانند بزرگترهایش برای شورای نگهبان تعیین تکلیف کرد و به نوعی حرف آنها را بیان کرد؛ در عوض آنها هم اجازه ندادند گزندی به او وارد شود.
خشم انحصارگرایان از سخنان روحانی
به عبارت دیگر میتوان اینگونه دریافت کرد که حسن روحانی با سخن گفتن از شکست انحصارطلبی، باعث خشم انحصارطلبان شده است؛ با اشاره به «اقلیتی، مدعی اکثریت» و «زیادهخواهان» آنها را عصبانی کرده است.
زندگی سیاسی حسن روحانی بر خلاف آنچه بسیاری تصور میکردند پس از ریاستجمهوری تمام شود، اکنون با حضورش در مرحله ثبتنام انتخابات خبرگان رهبری، برای مخالفانش خط و نشان کشیده و نشان داد که هنوز هم میتواند با چند کلمه مخالفانش را دچار تشویش و عصبانیت کند.
روحانی آخرین روزنه امید برای افزایش مشارکت و تغییر از راه صندوق رأی
آنها میدانند که روحانی احتمالا آخرین روزنه امید افرادی است که هنوز به آینده امیدوارانه نگاه میکنند و خواهان اصلاح و تغییر از راه صندوق رای هستند. بنابراین تندروهایی که «اقلیت، مدعی اکثریت» و «زیادهخواهان» را به خود گرفتهاند، تلاش دارند تا با حمله و فضاسازی علیه روحانی، او را مرعوب کنند و شورای نگهبان را هم برای رد صلاحیت او تحت فشار قرار دهند.
آنها خوب میدانند که اگر روحانی هم در این انتخابات حاضر نباشد، احتمال مشارکت عمومی بسیار پایینتر از حالت حضور روحانی میشود که البته با مکنونات قلبیشان نیز همسو است. چرا که مجلس یازدهم و ریاستجمهوری سیزدهم از حالتی مشابه بیرون آمده است؛ مجلس یازدهم با مشارکتی حدود ۴۲ درصد و ریاستجمهوری نیز با مشارکتی حدود ۴۸ درصد؛ به عبارت دیگر در هر دو انتخابات بیش از نیمی از واجدین شرایط رای ندادند و از این طریق پیام خود را به حاکمیت ارسال کردند.
حال با توجه به اتفاقات اقتصادی و سیاسی دو سال اخیر، بهترین شرایط برای پایینتر بردن میزان مشارکت مهیاست؛ یعنی تندروها میتوانند با همین دست فرمان به آمال و آرزوهایشان برسند و با حذف روحانی هم از انتخابات خبرگان و هم از فعالیت در زمینه انتخابات مجلس، یک تیر و دو نشان بزنند؛ هم یک نیروی میانهرو که سابقهای در خور توجه در اداره کشور دارد و تا حدی مورد اقبال آن نیمی از واجدین شرایط است را حذف کنند و هم بتوانند در یک انتخابات با مشارکت پایین نامزدهای دلخواه خود را بدون دردسر وارد نهادهای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی کنند.
منبع: خبرآنلاین