دلیل حواشی پیرامون حسن یزدانی چیست؟ آیا این کشتی گیر شانس قهرمانی در المپیک را دارد ؟

وزنامه اعتماد نوشت: یک: کارل گوستاو یونگ، فیلسوف و روانپزشک معروف که در بحث روانکاوی و مفاهیم روان‌شناسی شناخته شده است، معتقد بود در روان ما یک سطح وجود دارد به نام «ناهوشیار جمعی»؛ یعنی همان حافظه جمعی که ما از نیاکان خود به ارث می‌بریم و در طول تاریخ به ما رسیده و خواه ناخواه، بر رفتارمان تاثیر می‌گذارد. گاهی فکر می‌کنم وقتی اخوان ثالث خوان هشتم را می‌نوشت، بر همین ناخودآگاه جمعی تکیه می‌کرد؛ اینکه ما ایرانی‌ها عادت داریم به رستم‌کشی، که هرگاه کسی اوج گرفت، عزیز دل بقیه شد و از سکوهای افتخار و شکوه بالا رفت، ناگهان نردبان را از زیر پایش بکشیم، در خاک دفنش کنیم و بعدش خودمان برایش مراسم ختم بگیریم و فاتحه  بخوانیم.

دو: این‌ روزها جست‌وجوی نام حسن یزدانی در خبرگزاری‌ها، بیشتر از آنکه رزومه و افتخاراتش را نشان بدهد، سیلی از اخبار زرد و نظرهای تخصصی از افراد غیرمتخصص را نشان می‌دهد که یا معتقدند پرونده قهرمانی یزدانی بسته شده یا می‌گویند او می‌تواند بعد از جراحی کتف هم‌ به تشک برگردد و باز هم مدال بگیرد. اعزام یزدانی برای پاداش بازی‌های آسیایی، احتمال عدم بازگشت او بعد از عمل کتف، صحبت‌های عجیب رییس فدراسیون کشتی، ادامه حاشیه‌سازی‌های پدر یزدانی که همیشه با حرف‌هایش قهرمان‌ پرافتخار کشتی را به حاشیه برده، همه و همه بخشی از حاشیه‌های بی‌پایان این روزها پیرامون مرد ۹ مداله کشتی ایرانی است؛ مهم نیست اصلا این آدم‌ها در علم پزشکی و… تخصصی دارند یا نه، مهم نیست اصلا به فکر فشار روانی وارده به نابغه کشتی دنیا هستند یا نه، مهم‌ این‌ است از نگهبانِ آکادمی یزدانی در جویبار تا علیرضا دبیر و… همه بسیج شده‌اند تا تیر آخر را بزنند و او  را  به جاده  خاکی  بکشانند.

سه: حقیقتا کسب ۹ مدال پیاپی در سطح محلات هم کاری سخت و دشوار است، چه برسد به کسب این تعداد مدال در مسابقات جهانی و المپیک، سبقت گرفتن از قهرمانان پرافتخار دنیا و تبدیل شدن به پرمدال‌ترین کشتی‌گیر تاریخ ایران؛ حالا در این شرایط به جای آنکه همه به فکر حمایت از یزدانی باشند تا نابغه کشتی ایران با بهترین عملکرد در المپیک به دوران کشتی خود پایان دهد، همه مقابلش گارد گرفته‌اند و انگار لذت می‌برند از بودن در صدر اخبار، حتی به قیمت تیترها و خبرهای زرد. مرز بین نقد و تلاش برای نابود کردن استعدادها، باریک است، اما خیلی‌ها انگار متوجه نیستند به جای آنکه «نقد» کنند، تیشه می‌زنند بر ریشه شیرشاه و او را در مسیر پایانی ناخواسته قرار می‌دهند. تلاش برای پیدا کردن جانشین مناسب برای یزدانی، پشتوانه‌سازی در وزن ۸۶ کیلوگرم و دلواپسی برای سلامت او قطعا مهم است، اما مراقب باشیم ناخودآگاه او را با دستان خودمان ضربه فنی نکنیم؛ هر چند این عادت دیرینه ماست، رستم‌ها را با دستان خودمان به قتلگاه شغاد بفرستیم و بعد برای‌شان مرثیه بخوانیم. دستِ‌کم این‌بار بگذاریم یزدانی نفس بکشد و بدون این همه بار سنگین روانی، دوباره به تشک برگردد.

ورزش
پربازدیدحسن یزدانی
 

آخرین اخبار

برچسب‌های پربازدید

 

وبگردی