به گزارش ساناپرس، کنترل گری توسط خیلی از کسانی که خیانت میکنند اعمال میشود. خیانتکاران معمولا کنترلگری را به همسرشان نسبت میدهند، در حالی که کنترل توسط خودشان اعمال میشود. به مثال هایی از این دست توجه کنید:
او اصرار دارد که فضای بیشتری به او بدهید ، او میگوید دارید خفه اش میکنید و باید به او فضایی بدهید تا بتواند نفس بکشدمدل “یا روش من ، یا روش من” !
وقتی زن یا شوهری به همسرش خیانت میکند، احساس میکند که در این رابطه به دام افتاده است. آیا حتی وقتی سوال کوچکی از همسرتان میپرسید، او از کوره درمیرود و از این که دائماً کنترل میشود یا تحت نظارت است، شروع به شکایت کردن میکند؟ یا این که خودتان احساس میکنید که باید فلان کار و بهمان کار را انجام دهید؟ اگر کنترلگری موضوع همیشگی بحث و دعواهای شما است، بدانید که رابطهتان در خطر است.
افزایش بیسابقهی ساعت کار
چهارمین نشانهی خیانت، افزایش ناگهانی ساعات کار است؛ همسرتان هر روز تا دیروقت کار میکند، دائماً جلسهی فوقالعاده دارد، سفرهای کاری برایش پیش میآید و باید مدتی طولانی خارج شهر کار کند.
بیماری همسری که به زندگی خود وفادار است
پنجمین و سنگدلانهترین نشانهی خیانت بیماری همسری است که به زندگی خود وفادار است. البته بیماری یکی از زوجین غالباً دلیل خیانت محسوب میشود، تا نشانهی آن. یک شوهر بیرحم زمانی که همسرش بعد از یک بیماری مزمن مدت کوتاهی در بیمارستان بستری شد، زن دیگری را به خانهاش آورد. یک شوهر بیملاحظهی دیگر وقتی زنش با درد و رنج فراوان بعد از جراحی زانو در بستر افتاده بود، رابطهاش با زن دیگری را شروع کرد. شوهران بیملاحظهی دیگری هم بودند که در دوران سه هفتهای ذاتالریهی شدید همسر، در طول نه ماه بارداری (چهار روز قبل از تولد فرزند) و در دوران نقاهت بعد از سکتهی قلبی به زنشان خیانت کردند. واقعیت زندگی غالباً تصویر خوشایند و زیبایی نیست. احتمالاً جامعهی ما که اصل “اول خودم، اگر از کاری لذت میبری، انجامش بده” را ترویج میکند، باعث میشود که خودخواهی و رفتار بیرحمانه به نشانهها و دلایل خیانت اضافه شود. بسیاری از افراد به جای آن که در سختیهای زندگی پشتیبان همسرشان باشند و به او وفادار باقی بمانند، وسوسه میشوند که به خوشیهای خود فکر کنند و پای نفر سومی را به زندگیشان باز میکنند. این وسوسه غالباً قویتر از تمایل برای ارضاء نیازهای شریک زندگی است.
توجه بیش از حد به ظاهر
ششمین نشانهی خیانت توجه بیش از حد به سر و وضع، خریدن لباسهای جدید، کاهش وزن، تیپ زدن بیسابقه، ثبتنام در باشگاه و دیگر کلاسهای ورزشی است.
سرشار از حرارت و انرژی زندگی بودن
هفتمین نشانهی خیانت این است که همسرتان به طور بیسابقهای سرشار از حرارت و انرژی زندگی میشود، کارهایی را که قبلاً هرگز انجام نداده است، انجام میدهد یا به ورزش یا سرگرمی جدیدی علاقهمند میشود. جالب اینجا است که این نشانه غالباً با افسردگی یا بیحالی متعاقب نیز همراه است. به عبارتی همسرتان دمدمی مزاج میشود.
فرورفتن در لاک دفاعی و رفتار تدافعی عجیب
اگر همسرتان هر سوالی که از او میپرسید، گارد میگیرد و رفتار تدافعی عجیبی از خودش نشان میدهد، این رفتار میتواند هشتمین نشانهی خیانت باشد.
نهمین نشانهی خیانت زیادهروی در لوندی و ناز کردن برای جنس مخالف است. وقتی زن یا شوهر از رفتار بیپروای همسر خیانتکارش ابراز نگرانی میکند، او بیشرمانه شریک زندگیاش را به قدیمی و امل بودن متهم میکند.
او دائما تأکید میکند که آنها فقط دوستان معمولی او هستند. این موضوع که او دائما اصرار دارد روی آن تأکید کند،در حالی که شما حتی سوالی نمیپرسید ، میتواند نشانه ای باشد از اینکه مسئله ای برای نگرانی هست
نیاز شدید و وسواسی به رعایت حریم خصوصی
دهمین نشانهی خیانت این است که همسرتان به شدت اصرار میکند که به حریم خصوصیاش احترام بگذارید و بدون دادن هیچ توضیحی شبها تا دیروقت پشت رایانه بیدار میماند. وقتی از او میپرسید که نصفه شب چهکار مهمی دارد که خواب را بر خودش حرام کرده است،
آنها ممکن است به این صورت عکس العمل نشان دهند: به تو مربوط نیست، حریم خصوصی من به خودم مربوط است.
متاسفانه اینترنت روش کاملاً جدیدی را برای خیانت کردن باب کرده است. وقتی همسرتان ناگهان به حساب بانکی یا ایمیل شخصی نیاز پیدا میکند و مانند جانش از این حسابهای شخصی مواظبت میکند، این حساسیت را یک علامت هشدار تلقی کنید. مخفی کردن قبض تلفن و صورت حسابها نیز میتواند نشانهی خیانت باشد.
تعریف درستی از بخشش داشته باشید
بخشش به معنای چشمپوشی کردن از رفتار اشتباه نیست. بخشش به معنای فراموش کردن رفتار اشتباه نیست. بخشش این نیست که واقعیت را انکار کنید و وانمود کنید که هیچ اتفاق بدی رخ نداده است. بخشیدن باعث نمیشود که درد مانند برف زیر آفتاب آب شود و از بین برود.
برای این که بتوانید همسر خیانتکارتان را از صمیم قلب ببخشید، باید به یک نکته توجه کنید: بخشش به معنای آشتی کردن با همسر جفاپیشه نیست. آشتی کردن با بخشش فرق دارد. بخشش و گذشت واکنش اخلاقی یک نفر به بیعدالتی طرف مقابل است.
بخشیدن خود، شریک زندگی، مردان دین و خداوند سختترین بخششها است. چرا که ما از خودمان، این افراد و خداوند بیشتر از دیگران انتظار داریم و حق هم با ما است.