;

فرهادی، ستایشگران و دشنام‌دهندگان

این که خبرنگاران رادیو فردا یا ایران اینترنشنال، در جشنواره کن هرکجا دستشان به اصغر فرهادی رسید او را با سوال‌هایی درگیر کردند که منافع سازمانی‌شان را تامین و برای مهمترین فیلمساز بین‌المللی سینمای ایران زمینه دردسر فراهم کند، طبیعی است.

آقای خبرنگار رادیو فردا که با افتخار نظر محمد رسول‌اف فیلمساز زیر متوسط سینمای ایران درباره فرهادی را بازنشر می‌دهد، زمانی به عنوان همکار در همین مجله‌ها و روزنامه‌هایی فعالیت می‌کرد که طبق چهارچوب‌ها و موازین جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند و حالا، در آن سوی آب و در فضایی متفاوت مدام ساز مخالف می‌زند.

موضع گیری او و خبرنگارانی شبیه او را را به عنوان یک فعال رسانه‌ای درک می‌کنم، آنها از سازمان‌ها و نهادهایی ضد جمهوری اسلامی حقوق می‌گیرند و برای بقا باید چنین کنند. اما کاش این جنس پرسشگری‌ها و گوشه رینگ گذاشتن فرهادی را که هنوز می‌خواهد در ایران فیلم بسازد و به دیده شدن فیلم‌هایش در ایران، اهمیت می‌دهد به عنوان دموکراسی خواهی و آزادی بیان و اندیشه قالب نکنند. 

فرهادی، در یک دهه اخیر مهمترین چهره بین‌المللی سینمای ایران بوده و برای به دست آمدن این موقعیت تلاش کرده، بارها و بارها در موقعیت‌های دشوار قرار گرفته اما با تیزهوشی بحران‌ها را پشت سرگذاشته است. او فیلمسازی است با انبوهی ستایشگر و مرید و مخالفانی دو آتشه که در هر دوی طیف، اظهارنظرهای توام با بی‌صداقتی و ذوق زدگی فراوان می‌توان دید و شنید.

این که تشویق‌های ممتد یا هر اظهار نظری درباره «قهرمان»، فیلمی که تعداد کمی از ما آن را دیده‌ایم و بیشتر بر اساس حدس و گمان درباره‌اش سخن می‌گوییم، می‌تواند بسیاری را مجاب کند که نخل طلای کن به فرهادی خواهد رسید، به همان اندازه شتاب‌زده و غیرمنطقی است که مخالفان فرهادی، با کوچک شمردن جایزه بزرگ کن و موفقیت او، به تقسیم شدن جوایز به سبک جشنواره فجر اشاره کرده و جایزه فرهادی را تحقیر می‌کنند. 

امسال فرهادی در کن روزهای دشواری را پشت سر گذاشت. از یک سو درمحاصره نمایندگان رسانه‌های خارجی قرار گرفت تا از زیر زبانش چیزهایی را بکشند که در نهایت به توقیف فیلم بیانجامد یا فرهادی را ممنوع‌الکار کند. نمی‌دانم خبرنگاران ایران اینترنشنال و رادیو فردا، این پرسش‌های سیاسی بی‌ربط به فیلمسازی و سینما را چطور به حمایت از سینمای ایران ربط می‌دهند.

هر کسی که ذره‌ای به سینمای ایران و موفقیت سینماگرانش علاقه دارد، زمینه به دردسر افتادن یک فیلمساز را فراهم نمی‌کند. همین دوستان رسانه‌ای زمانی که «سه رخ» (جعفر پناهی) در هفتاد و یکمین جشنواره فیلم کن، روی پرده رفت از بهناز جعفری بازیگر فیلم نپرسیدند چرا ازسریال‌های «مختارنامه» و «نفس» به سینمای پناهی آمده است؟ آن دوره پرسیدن چنین سوال‌هایی غیرحرفه‌ای بود چرا که بازیگر، بازیگر است و براساس پیشنهادهایی که دریافت می‌کند، مقابل دوربین می‌رود.

فرهادی، ستایشگران و دشنام‌دهندگان

اما فرهادی در نشست خبری فیلمش باید به این پرسش جواب دهد چرا امیر جدیدی را از «روز صفر» به قهرمان آورده است؟ آیا خبرنگار رادیو فردا برای عبدالمالک ریگی تروریست مشهوری که «روز صفر» روایت دستگیری اوست، دلسوزی می‌کند؟

محمد رسول اف در «لرد» که جایزه اصلی بخش نوعی نگاه هفتادمین جشنواره فیلم کن را به دست آورد با نسیم ادبی و سودابه بیضایی همکاری کرد، بازیگرانی از دل همین تئاتر و تلویزیون که اتفاقا در سریال‌های مناسبتی و تولیداتی از جنس «کیمیا» هم مقابل دوربین رفته‌اند.

برای فرهادی همه چیز سخت‌تر می‌شود و میزان انتقادهای تند و منفی، ناباورانه بالا می‌رود. فرهادی به تجربه ثابت کرده که باهوش‌تر از این است که به دام مخالفان داخلی و خارجی بیفتد، حتی فراتر از مواضع احساسی و شورانگیز دوستدارانش حرکت می‌کند و می‌داند که ارتباط با فرهنگ خودی و زادگاهش، مهم است و نباید آن را به سادگی از دست بدهد. فرهادی و «قهرمان» با دست پر، کن را ترک کردند اما حاشیه‌ها همچنان ادامه خواهد  داشت.

۵۸۲۴۵

دسته‌بندی نشده

آخرین اخبار

آخرین اخبار

برچسب‌های پربازدید

 

وبگردی